نویسنده :دکتر بخشعلی قنبری
صاحب این قلم که سالیان درازی است ترجمهها و شرحهای نهج البلاغه را پیگیری میکند و تقریبا مشهورترین آنها را معرفی یا بررسی کرده و اغلب این بررسیها در این نشریه منتشر شده،درصدد یافتن ترجمهای دقیق و در عین حال روان بوده، هر چند که کمتر به خواسته خود رسیدهاست.با این همه، ترجمه ای به قلم آقای حسین استادولی ویژگی دقت و روان و سلیس بودن را توامان داراست.
به سبب افتخار آشنایی با مترجم محترم،کم و بیش با ترجمههای ایشان آشنایی دارم.ترجمه ی روان و دقیق ایشان از بحرالمعارف که در یکی از شماره های همین مجله معرفی کردهام، از توانایی مترجم حکایت دارد.
استادولی ترجمه خود را با مقدمه ای برای بررسی و معرفی نهج البلاغه آغاز کردهاست.وی پیش از همه،موضوعات اصلی کتاب را معرفی کرده که مهمترین آنها چنین خلاصه شده است: عقاید و معارف دینی؛احکام شرعی؛اخلاق اسلامی؛مسایل اجتماعی؛تاریخ؛طوایف و اشخاص؛پیشگوییها و خبر از حوادث خونبار آینده؛تفسیر و بیان انواع حدیث.
مترجم آنگاه درباره ی انتساب نهج البلاغه به امیر مؤمنان سخنانی آورده و چند نکته را یادآور شده است.
انتساب نهج البلاغه
مؤلف گرانقدر نهج البلاغه بیشتر از زاویهء فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان علی(ع)نگریسته است و به همین جهت عباراتی را که هر چه بیشتر از این ویژگی برخوردار بوده انتخاب کرده و به همین دلیل نیز نام آن را نهج البلاغه(راه و روش فصاحت و بلاغت)نهاده است.چون ارزش یک اثر ادبی به لطف و زیبایی آن است نه در اسناد آن،سیدرضی به ذکر اسناد نپرداخته است.به علاوه،شهرت سخنان و انتساب آنها به آن حضرت و نیز سطح والای سخنان به حد است که نیاز به ذکر سند نیست.
همچنین،مطالب نهج البلاغه سخنان اخلاقی است که عقل عملی مؤید آن است و نیازی به ذکر سند نیست.2با وجود این مترجم چند منبع را جهت آگاهی خوانندگان از اسناد نهج البلاغه به قرار زیر معرفی کردهاست:
ماهو نهج البلاغة،تألیف مرحوم سید هبةالدین شهرستانی؛ مدارک نهج البلاغة،تألیف مرحوم شیخ هادی آل کاشف الغطاء؛ استناد نهج البلاغة،تألیف امتیاز علی خان عرشی هندی؛مصادر نهج البلاغة،تألیف سید عبدالزهراء حسینی؛نهج السعادة،تألیف شیخ محمد باقر محمودی.3
مترجم در اینباره چنین نوشتهاست:«گرایشهای مذهبی، سلیقههای شخصی،ناآگاهیهای تاریخی و حدیثی و برخی علل دیگر،گروهی را برانگیخته است تا اولا در انتساب کتاب نهج البلاغه به سیدرضی،شبهه کنند،ثانیا در انتساب مطالب آن به علی(ع)تردید افکنند.مجموع این شبهات به ده شبهه میرسد که همه ی آنها به آسانی از سوی عالمان شیعه پاسخ داده شدهاست و ما به جهت تنگی مجال و بیپایه بودن آنها،به نقل و پاسخ آنها نمیپردازیم و خوانندگان گرامی را به کتابهای زیر ارجاع میدهیم:
پاسخ به معاندان نهج البلاغه،تألیف محقق گرامی شیخ عزیزاللّه عطاردی؛نهج البلاغه از کیست؟تألیف مرحوم آیت اللّه شیخ محمدحسن آل یاسین؛بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهجالبلاغه، آیت اللّه رضا استادی؛مقدمه ترجمه و شرح نهجالبلاغه،آیت اللّه مکارم شیرازی».
مترجم در ادامه، نحوهی ترجمه و چگونگی آغاز آن را توضیح داده است:«آخرین سخن در این مقال کوتاه،دربارهی ترجمه حاضر است.این مترجم ضمن ویرایش یکی از ترجمههای نهج البلاغه، به ترجمه های موجود مراجعه میکرد،از این رو با پی بردن به مزایای آنها بر پارهای نقصها و اشتباهات نیز آگاهی یافت و از همین طریق نقدی هم بر ترجمه ی ارزشمند دکتر سیدجعفر شهیدی نوشت و ظاهرا مقبول ایشان افتاد و در چاپ بعد ضمن اصلاح آنها به نام ناقد نیز اشاره فرمود.از این رو در اندیشه ترجمهای افتاد که علاوه بر ارائه ترجمه ای دستتر از این کتاب گرانقدر،کار ترجمه قرآن کریم خود را نیز تکمیل نمودهباشد،چنان که ترجمهی صحیفه سجادیه خود را نیز با ترجمه مفاتیحالجنان کامل ساخت.
بنابراین پیشنهاد ترجمه را از سوی انتشارات وزین و موفق اسوه پذیرفت و در سال 77 کار را شروع کرد،ولی چاپ آن به عللی تأخیر افتاد تا این زمان که به حمد الهی به چاپ رسید و در اختیار علاقمندان قرار گرفت»
روش ترجمه
مترجم ضمن معرفی ترجمههای دیگر به ذکر نقایص ترجمههای مورد استفاده خود نیز پرداختهاست:
روش مترجم در این چنین بود که نخست نهج البلاغه را از روی نسخهی صبحی صالح ترجمه کرد،سپس با تطبیق متن صبحی صالح با متن فیضالاسلام،مواردی را که در متن فیض الاسلام درست یا درستتر میدانست بر اساس همان متن اصلاح نمود.در ضمن ترجمه به شرحهای ابن ابی الحدید و ابن میثم نیز مراجعه میکرد و اصلاحات لازم را به عمل میآورد.
اما از آن رو که پیش از اقدام به ترجمه،با ترجمهء ادیب گرامی جناب آقای محسن فارسی آشنا بود و قلم زیبا،روان و مسجع آن را پسندیده بود،پس از انجام این کار،به ترجمه مذکور نیز مراجعه کرد و با بهرهگیری از آن،موارد بسیاری را از نظر قلمی و تعبیرات فارسی زیبا و جذاب،اصلاح نمود و این بهرهمندی تنها از نظر قلم و ترکیب عبارات بوده و ارتباطی به محتوا ندارد،که متأسفانه آن ترجمه از دقت نظر کمتری برخوردار است.با این حال خود را مبرّای از اشتباه نمیپندارد»
مترجم برای آسانیاب بودن مطالب برای خوانندگان نهج البلاغه و نهج البلاغه پژوهان فهرستی تطبیقی میان متون صبحی صالحی،فیض الاسلام،شرح ابن ابیالحدید و ابن میثم،در پایان کتاب نهاده است.
برای آشنایی خوانندگان با دقت و روان بودن ترجمه ی حاضر به ذکر چند نمونه اکتفا میکنیم:«احمده استتماما لنعمه و استسلاما لعزته،و استعصاما من معصیته و استعینه فاقة الی کفایته،انه لا یضل من هداه و لا یئل من عاداه»8؛«خدای را برای دریافت کامل نعمتش و فروتنی در برابر عزتش و پناه جستن از نافرمانیاش سپاس و ستایش میگویم،و به خاطر نیاز به کفایتش از او یاری میجویم،که هر که او را هدایت کند گمراه نشود،و هر که را او دشمن بدارد رهایی نیابد».
و نیز: «تجهزوا و رحکمک اللّه!فقد نودی فیکم بالرحیل و اقلوا العرجة علی الدنیا و انقلبوا بصالح ا بحضرتکم من الزاد،فان امامکم عقبة مؤودا و منازل مخوفة مهولة لابد من الورود علیها»؛«خدا شما را رحمت کند،بار سفر بردارید که همانا بانگ رحیل(کوچ کردن) را در میان شما برآوردهاند،و کمتر در این سر منزل دنیا درنگ کنید،و با توشه خوب و شایستهای که در دسترس شماست به راه افتید،زیرا کریوههایی سخت و ناهموار،و منزلهایی هولانگیز و ترسناک در پیش دارید،که از فرود آمدن و درنگ نمودن در آنها چارهای نیست».
چند نکته
در پایان این مقاله چند نکته به عرض خوانندگان میرسد:
1. ترجمه ی حاضر انصافاً در میان ترجمههای حاضر از نظر دقت و روان بودن سرآمد است.هر چند که هیچ ترجمه ای،ترجمهای نهایی نخواهد بود و این ترجمه نیز از این قاعده مستثنا نیست.
2. به همان اندازه که محتوای ترجمه خوب است،شکل ظاهری صفحات و نحوه ی تنظیم آن نامناسب است.معلوم نیست چرا ناشر محترم این اثر ارزنده،ظاهری متناسب با محتوای زیبای آن مهیا نکردهاست.کتاب متجاوز از 1100 صفحه است.این در حالی است که اگر ناشر در تنظیم صفحات دقت میکرد حجم آن به نصف کاهش مییافت،ضمن آن که از اسراف فراوانی که در آن صورت گرفته جلوگیری میشد.ناشر میتوانست از سلایق دیگران،از جمله از سلیقه ی عالی علی شیروانی در ترجمه،بهره بگیرد و از حجم غیر ضرور بکاهد.
3. به رغم ترجمه ی عالی،مترجم محترم مقدمه ای غیر ضروری و تکراری آورده که معلوم نیست درصدد پاسخگویی به چه سؤالی است؟درباره ی موضوعاتی که مترجم در مقدمه آورده،تحقیقات زیادی صورت گرفته است و تکرار گزیده ی آنها ضروری به نظر نمیرسد.به ویژه آنکه،این گزیده نیز صورت عملی و دقیق به خود نگرفته جز این که تعداد صفحات را افزایش داده است.
.4 پیشنهاد میشود که مترجم محترم درباره ی قطع کتاب،تعداد صفحات آن و نیز مقدمه تجدیدنظر کند تا ارزش محتوای عالی و ترجمه کم نظیرش همچنان محفوظ بماند.
پی نوشتها:
1)مقدمه ی مترجم،ص 27-28.
2) همان،ص 28-29.
(3همان،ص 29.
4) همان.
5)همان،ص 31.
6) همان،ص 31-32.
7) همان،ص 32.
8) همان،خ 2،ص 46.
(9 همان،خ 204،ص 321.
منبع: اطلاع رسانی و کتابداری ؛ کتاب ماه دین ؛ دي 1384 – شماره 99
دیدگاهتان را بنویسید